نویسنده: علی طاهایی



 

اقدامات جنایتکارانه صدام حسین در دوران حکومتش

نسل دهه های 60 - 70، رهبران کشورهای عربی امروزه در حال سپری کردن دوران بدی هستند و شاید در خیالشان روزی را تصور می کنند که در دادگاه از سوی مردمانشان محاکمه می شوند. این در حالی است که همین رهبران سال ها بدون کوچک ترین دغدغه ای مشغول جنایت علیه مردمشان بودند و هیچ واهمه ای از واکنش کشورهای غربی مدعی حقوق بشر نداشتند؛ چرا که همین کشورها از اصلی ترین حامیانشان بودند. یکی از مخوف ترین سران عربی که در سایه سکوت سنگین آمریکا و غرب، جنایات فراوانی را علیه مردمش انجام داد صدام حسین بود. صدام در طول دوران حکومتش از روابط گرمی با کشورهای غربی مدعی حقوق بشر برخوردار بود و از انواع حمایت های سیاسی، اقتصادی و نظامی آنها برخوردار شد و در سایه این حمایت ها انواع جنایت ها را علیه مردم کشورش و همسایگانش انجام داد و اگر حمله عراق به کویت نبود ممکن بود این جنایات تا امروز نیز ادامه پیدا می کرد. به دلیل حجم زیاد جنایات صدام در این نوشتار دو بخش اصلی جنایات این دیکتاتور را مورد بررسی اجمالی قرار خواهیم داد. جنایت علیه مردم عراق و جنایات جنگی علیه ایرانیان.

جنایت علیه شیعیان عراق

جنایات صدام علیه شیعیان عراق چنان گسترده است که نمی توان در چنین مقالاتی به آن پرداخت ولی می توان گوشه ای از آنچه بر شیعیان عراق رفته را مورد بررسی اجمالی قرار داد.
صدام و سایر سران رژیم بعث معتقد بودند که شیعیان به دلیل ارتباط ذاتی با انقلاب اسلامی ایران دشمن اصلی رژیم عراق به حساب می آیند. به همین دلیل پس از انقلاب اسلامی در ایران اقدام به کوچاندن اجباری صدها هزار نفر از عراقی ها به ایران کردند. این افراد که به جرم داشتن ریشه ایرانی از عراق کوچانده شده بودند مورد بدترین اهانت ها قرار گرفتند و در جریان کوچ اجباری شان به ایران اموال آنها مصادره و اسناد هویتی شان باطل شد. همچنین برخی از این افراد به جرم جاسوسی برای ایران شکنجه و اعدام شدند. این در حالی بود که تعداد زیادی نیز در مسیر سفر به ایران که با پای پیاده انجام شد جان خود را از دست دادند. اعدام و ترور تعداد زیادی از روحانیون و علمای حوزه های علمیه نجف و کربلا از جنایات صدام علیه شیعیان به حساب می آید. مهم ترین اقدام در این رابطه دستگیری و شهادت آیت الله سید محمد باقرصدر بود که شهادت ایشان ضربه بزرگی به حوزه های علمیه عراق وارد آورد. بین سال های 1980 تا 1999 تعداد زیادی از علما که در عراق باقی مانده بودند به دست عوامل حزب بعث به شهادت رسیدند. برخی از خانواده های علمای نجف مانند خانواده حکیم به صورت دسته جمعی اعدام شدند. 68 نفر از اعضای این خانواده در یک دوره کوتاه اعدام شدند و بسیاری از آنها به ایران مهاجرت کردند. شاید مهم ترین جنایت صدام را بتوان کشتار شیعیان عراق پس از انتفاضه شعبانیه دانست. پس از عقب نشینی مشکوک آمریکایی ها از عراق در سال 1991 و عدم تعقیب نیروهای بعث، رژیم با هدف گرفتن انتقام از شیعیانی که با انقلاب خود کنترل نه استان جنوبی عراق را در اختیار گرفته بودند به این مناطق لشکر کشی کردند. صدام با اعدام امان به حاضران در عتبات مقدسه نجف و کربلا (حرم مطهر امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) در کربلا و حرم مطهر امیرالمؤمنین (ع) در نجف) مردم بی گناه را به آنجا کشاند و با بی رحمی تمام همه پناهندگان به حرم ها را به شهادت رساند. رژیم عراق شهرها را بمباران کرده و سپس اقدام به تخریب بخش هایی از این عتبات مقدسه کرد. تنها در شهر نجف اشرف صدام بوسیله شلیک 100 موشک اسکاد B مردم را به خاک و خون کشید و جنازه های کشته شدگان تا چند روز در کوچه های شهر رها شده بود. در جریان این حملات آسیب های زیادی به عتبات مقدسه وارد آمد و این حرم توسط گارد ریاست جمهوری صدام که عمدتاً از اهالی تکریت بودند مورد بی احترامی قرار گرفت. در میان خانواده های شیعه عراقی کمتر خانواده ای را می توان یافت که عضوی از آن خانواده اعدام یا در شکنجه گاه های رژیم صدام شکنجه نشده باشد. پس از این جنایت نیز با دستگیری گسترده و بی هدف مردمی که در انتفاضه حضور داشتند، خصوصاً مردان و جوانان اقدام به اعدام دسته جمعی و دفن آنها در گورهای دسته جمعی کردند بسیاری از مردم بی گناه نیز در گودال های بزرگ زنده به گور شدند و بازماندگان را ناچار به کوچ به ایران کرد. علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی که در زمان انتفاضه مسؤل نظامی بصره بوده است مردم این شهر را به فجیع ترین شکل ممکن به خاک و خون کشید. معارضه با ارائه مستنداتی اعلام کرد که در این کشتارها تنها در شهر بصره بیش از 180 هزار نفر به شهادت رسیده اند که پس از سقوط صدام گورهای دسته جمعی آنها در حال کشف شدن است.

جنایت علیه کردها

یکی دیگر از جنایات صدام مربوط به جنایاتش علیه کردها می شود. مهم ترین نسل کشی رژیم صدام علیه کردها مربوط به عملیاتی است که نام انفال به خود گرفت. در این عملیات که در سال 1988 رخ داد و به مدت بیش از هفت ماه ادامه داشت عوامل صدام که مستقیماً از
وی دستور می گرفتند بیش از 186 هزار کرد را عمدتاً از عشایر بارزانی اعدام کرده و در گورهای دسته جمعی دفن کردند. در این عملیات بیش از چهار هزار روستا نیز به طور کامل نابود شد. براساس اسنادی که پس از سقوط صدام از ساختمان های متعلق به استخبارات این رژیم به دست آمده است اعضای سازمان منافقان نیز به صورت فعال در این جنایات حضور داشتند و دست کم 25 هزار کرد را قتل عام کردند. به دلیل این جنایات مردم منطقه به شدت از منافقین بیزارند و آمریکایی ها از ترس عملیات های انتقام جویانه خانواده های کشته شدگان عملیات انفال علیه منافقین، پس از سرنگونی صدام از پادگان اشرف حمایت می کردند.
یکی از ناجوانمردانه ترین کشتارهایی که در جریان عملیات انفال رخ داد حمله شیمیایی به شهر مرزی حلبچه بود بود. این شهر که رزمندگان ایرانی در زمان تصرف آن از سوی اهالی مورد استقبال قرار گرفته بودند از سوی هواپیماهای رژیم بعث و به وسیله گلوله های شیمیایی بمباران شد. در جریان این بمباران پنج هزار نفر از مردم بی دفاع این شهر کشته شده و تعداد فراوانی نیز دچار جراحت شدند. عکس هایی که توسط نیروهای ایرانی از این جنایت گرفته شد توانست تا حد زیادی افکار عمومی جهان را علیه اقدامات جنایتکارانه صدام روشن کند ولی سران کشورهای غربی که حامیان اصلی صدام به حساب می آمدند دست از حمایت صدام بر نداشتند. تنها قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که در محکومیت استفاده صدام از سلاح های شیمیایی صادر شده بود توسط آمریکایی ها وتو شد.

جنایت جنگی علیه ایرانیان

مهم ترین جنایت صدام علیه مردم ایران استفاده وحشیانه از سلاح های شیمیایی در طول جنگ تحمیلی بوده است. ایران بیش از 3500مرتبه به وسیله سلاح های شیمیایی مورد حمله قرار گرفته که 30 مورد آن علیه مناطق مسکونی بوده است. یکی از فجیع ترین جنایات صدام از این دست حمله شیمیایی به شهر سردشت بوده است که در هفتم تیرماه 1366 رخ داد و بر اثر آن 110 نفر از مردم کشته و 8 هزار نفر نیز مصدوم شدند. برخی از سران رژیم بعث پس از پایان جنگ به این جنایات اعتراف کرده اند. طارق عزیز، معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه عراق در سال 1986، در جریان سفر رسمی به برزیل اعتراف کرد که عراق در جنگ علیه ایران بارها از سلاح های شیمیایی استفاده کرده است.
در جریان استفاده صدام از سلاح های شیمیایی صدها هزار ایرانی مصدوم و شهید شده اند. تنها به دلیل استفاده از گاز اعصاب بیش از 20 هزار ایرانی به شهادت رسیدند و 90 هزار نفر نیز مصدوم شدند. در 21 مارس 1986 شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد که عراق بارها از سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده کرده و اعضای این شورا به اتفاق آرا این اقدام صدام را محکوم ساختند ولی قطعنامه مورد نظر اعضا توسط آمریکا وتو شد. آمریکا در آن مقطع زمانی به فکر حمایت از صدام و جلوگیری از سقوط وی بود و حاضر بود برای رسیدن به این هدف هزاران نفر دیگر را نیز قربانی جنایات صدام کند. جنایت علیه بشریت و استفاده از سلاح های کشتار جمعی تنها بهانه آمریکایی ها برای فشار علیه کشورهای مستقل به حساب می آید و در عمل استفاده از این سلاح ها از سوی کشورهای اقماری غرب دارای توجیه کافی است. بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس پس از محاکمه صدام اعلام کرد به دلیل اینکه فرصت لازم برای ایران به منظور طرح شکایاتش در دادگاه صدام فراهم نشد، ایران برخی از اسناد مربوط به این جنایات را منتشر می کند. این اسناد مربوط به یک سری حملات شیمیایی علیه نیروهای ایرانی می شود. در سال 1983 سرتیپ طالع خلیل ارحیم از فرمانده نیروی هوایی عراق می خواهد به دلیل نگرانی از توان نظامی ایران در جبهه ها و به منظور کنترل پیروزی های ایران در استفاده از سلاح های شیمیایی تعجیل کند. براساس اسناد منتشر
شده، در همان روز صدام دستورات لازم را برای به کارگیری سلاح های شیمیایی علیه سربازان ایرانی صادر می کند. صدام در دادگاهش که در دسامبر 2006 برگزار شد گفت که مسوولیت هر گونه حمله با سلاح های متعارف یا شیمیایی بر ضد ایران را بر عهده می گیرد. حمله موشکی و توپخانه ای به شهرهای ایران که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از مردم عادی شده بود را نیز می توان به پرونده قطور جنایات صدام افزود. این حملات که از روزهای آغاز جنگ شروع شده بود و عمدتاً روی شهرهای مرزی متمرکز بود با ادامه جنگ و پیچیده شدن آن ابعاد جدیدی پیدا کرد. گلوله باران شهرهای ایرانی تا سال 1363 از سوی کشورمان اقدام متقابلی را دربر نداشت تا اینکه در این سال و پس از اعلام رسمی ارتش عراق مبنی بر حمله توپخانه ای به شهرهای مرزی، ارتش ایران نیز پس از اخطارهای قبلی اقدام به بمباران محدود برخی مناطق شهری عراق کرد. جالب است که شورای امنیت تا این زمان در قبال جنایت صدام سکوت کرده بود ولی با اقدام محدود ایران، بلافاصله شورای امنیت از طرفین خواست تا از حمله به مناطق مسکونی خودداری ورزند. با توافق طرفین ناظران سازمان ملل در بغداد و تهران مستقر شدند تا بر این توافق مبنی بر عدم حمله به شهرهای مسکونی نظارت کنند ولی تنها چند روز پس از آن ارتش عراق گلوله باران شهرهای ایرانی را از سر گرفت. این حملات با آغاز موشک باران تهران از ابعاد گسترده تری برخوردار شد و تا پایان جنگ تحمیلی ادامه داشت که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از غیر نظامیان شد. شکنجه و قتل عام اسرای ایرانی از دیگر جنایات صدام بوده است. بازگشت اسرای ایرانی پرده از این جنایات برداشت. شکنجه های وحشیانه اسرای ایرانی در زندان های رژیم بعث و شهادت آنها بدون اینکه نام آنها در فهرست سازمانی جهانی صلیب سرخ درج شده باشد از دیگر جنایات صدام است. در زندان های صدام از زندانیان به وسیله اره، آب جوش، شوک الکتریکی، مثله کردن و دیگر ابزارهای شکنجه بازجویی می شد که بر اثر این شکنجه ها تعداد زیادی از اسرای ایرانی به شهادت رسیدند و بدون ثبت نامشان در نقاطی نامعلوم در خاک عراق به خاک سپرده شدند. صدام همچنین اقدام به آزمایش سلاح های شیمیایی روی اسرای ایرانی می کرد که این جنایت توسط اسرای ایرانی و افسران بعثی تأیید شده است. وی همچنین در مواردی دستور کشتاردسته جمعی اسرای ایرانی را صادر کرده است. بر اساس گزارشی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران آن را منتشر کرده صدام جمعاً با اعدام 724 اسیر ایرانی به صورت شخصی موافقت کرده و شخصاً دو نوبت در این اعدام ها حضور داشته است. بنابراین گزارش در یکی از این اعدام ها صدام و پسرش قصی از اسرا به عنوان سیبل استفاده کردند. یکی از افسران عراقی که از اسرای ایرانی بازجویی می کرده درباره این شکنجه ها گفت که به دستور صدام پس از حمله ایران به شرق بصره اجازه یافتیم تا اسرای ایرانی را تا حد مرگ شکنجه کنیم. وی اعتراف کرد که اسرای ایرانی با استفاده از روش های قرون وسطایی که از سوی روس ها و کشورهای بلوک شرق به آنها آموزش داده شده بود مورد شکنجه قرار می گرفتند. این افسر اعلام کرد که در عملیات والفجر 8 گروهی از غواصان ایرانی را که دست هایشان با سیم های مخابراتی بسته بودند برای گرفتن اعتراف از همقطارانشان، با دست بسته زیر شنی های تانک انداختند تا به شهادت رسیدند.

ساقط کردن هواپیمای مسافر بری ایران

عراق در جنگ علیه ایران مرتکب چند جنایت جنگی علیه هواپیماهای ایرانی و هواپیماهایی که از حریم هوایی ایران عبور می کردند شد. در نخستین جنایت از این دست صدام دستور شلیک یک موشک را به هواپیمای حامل محمد بن یحیی، وزیر خارجه وقت الجزایر، صادر کرد. سال ها پس از این جنایت حامد الجبوری، از نزدیکان صدام، در یک برنامه زنده تلویزیونی که از شبکه الجزیره پخش می شد به بازخوانی این پرونده پرداخت و پرده از جنایت صدام در این زمینه برداشت. وی اعلام کرد صدام شخصاً دستور ساقط کردن این هواپیما را صادر کرده بود. الجبوری گفت که وزیر حمل و نقل الجزایر چندی پس از این حادثه نتایج تحقیقاتش را برای صدام آورد و اعلام کرد که شوروی تائید کرده که موشک ساقط کننده هواپیما ساخت این کشور بوده و به عراق فروخته شده بود. البته در آن مقطع و به منظور حفظ روابط الجزایر و رژیم صدام مذاکرات این جلسه رسانه ای نشد و نتیجه تحقیقات مربوط به این پرونده مبهم ماند. در موردی دیگر هواپیماهای جنگنده رژیم بعث اقدام به سرنگونی یک فروند هواپیمای مسافربری شرکت آسمان کردند که از اهواز به سمت تهران پرواز می کرد. تمامی سرنشینان این هواپیمای مسافربری در این حمله به شهادت رسیدند.

نتیجه گیری

جنایات صدام آن چنان گسترده، وحشیانه و آشکار بود که بر هیچ کس پوشیده نیست و این سطور حتی بخش کوچکی از آن را بازگو نکرده است. ولی آنچه بیش از جنایات صدام دارای اهمیت است سکوت معنادار آمریکا و غرب در اوج این جنایات بود. آمریکایی ها در حالی در مقابل حملات شیمیایی صدام علیه ایران سکوت می کردند که خود را داعیه دار مقابله با سلاح های کشتار جمعی معرفی کرده و همه دنیا به عنوان متهمان آنها به حساب می آمدند. آنها در حالی صدام را به دلیل پخش تصویر یک اسیر آمریکایی مورد تحریم قرار دادند که در جلوی چشمانشان صدها هزار عراقی شیعه و کرد قتل عام شدند و این در حالی بود که آمریکایی ها با از بین بردن ماشین جنگی صدام در جنگ دوم خلیج فارس به راحتی قادر بودند از انقلاب مردم عراق علیه دیکتاتور کشورشان حمایت نمایند. بنابراین برای شناخت ماهیت واقعی غرب و پشت صحنه چهره حق به جانب آمریکایی ها در پرونده های حقوق بشری، تنها کافی است مروری دیگر بر سطور گذشته داشته باشیم.
منبع: همشهری دیپلماتیک ش 48